شعر در مورد سفر

شعر در مورد سفر,شعر در مورد سفر رفتن,شعر در مورد سفر معشوق,شعر در مورد سفر دوست,شعر در مورد سفره هفت سین,شعر در مورد سفر کربلا,شعر در مورد سفر به کربلا,شعر در مورد سفر به مشهد,شعر در مورد سفر کردن,شعر در مورد سفر حج,شعر درباره سفر رفتن,شعر درباره سفر دوست,شعر برای سفر کربلا,شعر درباره سفر کربلا,شعر در باره سفر به کربلا,شعر خداحافظی برای سفر کربلا,شعر زیبا درباره سفر کربلا,شعری درمورد سفر به کربلا,شعر درباره سفر به کربلا,شعر درباره سفر حج,شعر زیبا در مورد سفر حج,شعر سفر,شعر سفر کردن,شعر سفر خوش,شعر سفر تنهایی,شعر سفر بخیر,شعر در مورد سفر کردن,شعر سفر بخیر عزیزم,شعر سفر بخیر کدکنی,شعر سفر بخیر,شعر زیبای سفر بخیر,شعر در مورد سفر بخیر,معنی شعر سفر بخیر,معنی شعر سفر بخیرشفیعی کدکنی,متن شعر سفر بخیر,متن شعر سفر بخیر شفیعی کدکنی,شعر در وصف سفر,شعر در وصف سفر حج,شعری در وصف سفر,شعر در وصف یار سفر کرده,شعری در وصف یار سفر کرده,شعر به وصف سفر,شعر نو در وصف سفر

شعر در مورد سفر

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد سفر برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

سفر آغاز یک راه است

نه پروازی میان مبدأ و مقصد

گذاری نرم و آرام است

بین مبدأ و مقصد

میان بودن و رفتن

شدن تا اوج انسانی

سفر روئیدن

تک غنچه ای از آشنائیها

نه تنها دیدن یک ظاهر زیبا

شعر امید , شعر در مورد امید , شعر درباره امید , شعر در وصف امید

شعر در مورد سفر

سفرها گاه گاهی

پرسه درپس کوچه های

خاطرات پرتلاش

زندگی سازست

میان زندگی هایی که

نیکی وام داراوست

هم گامی ما با مردمان

پاک پرزحمت

نه تنها گردشی

از روی خودخواهی

شعر انتظار , شعر در مورد انتظار , شعر درباره انتظار , شعر در وصف انتظار

شعر در مورد سفر رفتن

سفرتنها شدن

ازخودگسستن نیست

شاید بیشتر با خود شدن

رسمی دگر با زندگی کردن

شعر انتقام , شعر در مورد انتقام , شعر درباره انتقام , شعر در وصف انتقام

شعر در مورد سفر معشوق

سفر درزیستن

با مردم هرسرزمینی

غرقه در تاریخشان گشتن

نفس با هم کشیدن ها

شعر اشک ریختن , شعر در مورد اشک ریختن , شعر درباره اشک ریختن , شعر در وصف اشک ریختن

شعر در مورد سفر دوست

سفر گاهی لمیدن

در میان ماسه ها

در هم نوائی با صدای آب

کف بر لب

نه تنها دیدن یک کشتی زیبا

که یک لنج شکسته

درمیان پنجه ی طوفان

زمانی گشتن در ساحل زیبا

به هنگامی که قلیانها

خروشی تازه می دارند

و لیوانهای چای گرم

پر میگیرد از دست به دستی

و عطرش در فضا آکنده می گردد

شعر پنجره , شعر در مورد پنجره , شعر درباره پنجره , شعر در وصف پنجره

شعر در مورد سفره هفت سین

سفرگاهی صدای

دلنشین مرغ در یائی

زمانی زوزه های یک قطار پیر

در بالا شدن از دامن کوهی

شعر بی اعتنایی , شعر در مورد بی اعتنایی , شعر درباره بی اعتنایی , شعر در وصف بی اعتنایی

شعر در مورد سفر کربلا

سفر آمیزه ای از حسرت و رؤیا

نه حسرت از سر آزو طمع باشد

که حسرت از پی تصویر زیبای

شعر پیری , شعر در مورد پیری , شعر درباره پیری , شعر در وصف پیری

شعر در مورد سفر به کربلا

سفر آموختن از زندگی

از دیگران

تاریخ بگذشته ست

شعر باغ , شعر در مورد باغ , شعر درباره باغ , شعر در وصف باغ

شعر در مورد سفر به مشهد

گاهگاهی سفری باید کرد

یا مسیر دگری باید رفت

وکسی را باید

دید گاهی شاید

یک کسی یا چیزی

رویدادی ،عکسی

نگران مانده به راهت چشمی

ذهن نا خواسته شاید آنجا

میبرد در راهت

وکسی را شاید

دیده ای در خوابت

یا سرای پندار

می نمائی دیدار

گوئی از پشت کسی

 نام ترا می خواند

شعر رویا , شعر در مورد رویا , شعر درباره رویا , شعر در وصف رویا

شعر در مورد سفر کردن

من و تو می دانیم
زندگی یک سفر است

شعر پدر و مادر , شعر در مورد پدر و مادر , شعر درباره پدر و مادر , شعر در وصف پدر و مادر

شعر در مورد سفر حج

بسیار سفر باید تا پخته شود خامی

صوفی نشود صافی تا درنکشد جامی

شعر غذا , شعر در مورد غذا , شعر درباره غذا , شعر در وصف غذا

شعر درباره سفر رفتن

و در مسیر سفر
راهبان پاک مسیحی
به سمت پرده خاموش ارمیای نبی اشاره می کردند.
و من بلند بلند
کتاب جامعه می خواندم.

و چند زارع لبنانی
که زیر سدر کهن سالی
نشسته بودند
مرکبات درختان خویش را در ذهن
شماره می کردند.

کنار راه سفر کودکان کور عراقی
به خط لوح حمورابی
نگاه می کردند.

شعر بی وفایی , شعر در مورد بی وفایی , شعر درباره بی وفایی , شعر در وصف بی وفایی

شعر درباره سفر دوست

و در مسیر سفر روزنامه های جهان را
مرور می کردم…

تعبیر خواب سگ , تعبیرخواب سگ , سگ در خواب دیدن , تعبیر خواب سگ سیاه هار

شعر برای سفر کربلا

سفر پر از سیلان بود.
و از تلاطم صنعت تمام سطح سفر
گرفته بود و سیاه
و بوی روغن می داد.

شعر کوچه , شعر در مورد کوچه , شعر درباره کوچه , شعر در وصف کوچه

شعر درباره سفر کربلا

شنیدم این که : فردا ماه من عزم سفر دارد

بمیرم کاش امروزت ، نبینم روی فردا را

شعر فکر کردن , شعر در مورد فکر کردن , شعر درباره فکر کردن , شعر در وصف فکر کردن

شعر در باره سفر به کربلا

فریاد که جز اشک شب و آه سحرگاه

اندر سفر عشق مرا همسفری نیست

شعر فاصله , شعر در مورد فاصله , شعر درباره فاصله , شعر در وصف فاصله

شعر خداحافظی برای سفر کربلا

از جور تو در سفر بیفشردم پای

دل را به تو و تو را سپردم به خدای

شعر کعبه دل , شعر در مورد کعبه دل , شعر درباره کعبه دل , شعر در وصف کعبه دل

شعر زیبا درباره سفر کربلا

آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست

هر کجا هست خدایا بسلامت دارش

شعر تلاش و کوشش , شعر در مورد تلاش و کوشش , شعر درباره تلاش و کوشش , شعر در وصف تلاش و کوشش

شعری درمورد سفر به کربلا

هیچ کس نیست که از یار سفر کرده ی من

برساند خبری خیر و دلم شاد کند

شعر فراق , شعر در مورد فراق , شعر درباره فراق , شعر در وصف فراق

شعر درباره سفر به کربلا

خواهم سفری کنم ز غم بگریزم

منزل منزل غم تو در پیش منست

شعر فرشته , شعر در مورد فرشته , شعر درباره فرشته , شعر در وصف فرشته

شعر درباره سفر حج

در طبل گاه دل چو موج و حباب

منزل و جاده هر دو در سفرست

شعر قدر نشناسی , شعر در مورد قدر نشناسی , شعر درباره قدر نشناسی , شعر در وصف قدر نشناسی

شعر زیبا در مورد سفر حج

می رود دل به ره دیده و تا چون باشد

سفر دیده ، مبارک سفر دریایی است

شعر امام حسین , شعر در مورد امام حسین , شعر درباره امام حسین , شعر در وصف امام حسین

شعر سفر

گفتی که هست چاره ی بیچارگان سفر

چون چاره رفتنست ، بناچار می رویم

شعر امام سجاد , شعر در مورد امام سجاد , شعر درباره امام سجاد , شعر در وصف امام سجاد

شعر سفر کردن

گو رفیقان سفر کنند که ما

نتوانیم ، پای بند توایم

شعر قدر یکدیگر را دانستن , شعر در مورد قدر یکدیگر را دانستن , شعر درباره قدر یکدیگر را دانستن , شعر در وصف قدر یکدیگر را دانستن

شعر سفر خوش

زندگی ؛
ایستگاهی ست
در حین سفر
تا نفسی تازه کنیم
دل و جانی بشوییم
در حوضچه ی مهر و وفا
چمدان بر بندیم
همه از یاد خدا…..

شعر ماه خرداد , شعر در مورد ماه خرداد , شعر درباره ماه خرداد , شعر در وصف ماه خرداد

شعر سفر تنهایی

ما همه
همسفرِ قطارِ ابدی خواهیم بود
من شنیدم دیشب
قطار از خانه ی همسایه گذشت
و صدای سوتش
پیچیده عجیب در گوشم

شعر گیسو , شعر در مورد گیسو , شعر درباره گیسو , شعر در وصف گیسو

شعر سفر بخیر

و تلنگر خوردم
که سفر نزدیک است
باید چمدان بر بندم
زندگی
ایستگاهی ست
در حین سفر

شعر لیلی و مجنون , شعر در مورد لیلی و مجنون , شعر درباره لیلی و مجنون , شعر در وصف لیلی و مجنون

شعر در مورد سفر کردن

ای سفر کرده من زود بیا

ای دوچشمت غزلم زود بیا

من و این زمزمه ی تنهایی

من و این برزخ بی فردایی

شده ام همچو گلی پژمرده

دلم از رنج غمت افسرده..

شعر نگاه , شعر در مورد نگاه , شعر درباره نگاه , شعر در وصف نگاه

شعر سفر بخیر عزیزم

سفر از دل مادر به زمین ساز شود
وقتی که از نیستی چشمت به جهان باز شود
سفر آغاز شود
سفر همواره با ماست
بی سفر دنیا نیست
سفر زمین به دور خورشید
سفر ماه به دور خورشید
سفر کهکشان در طول زمان
سفر فصلها در گردش سال
سفر همواره بجاست

شعر ثریا , شعر در مورد ثریا , شعر درباره ثریا , شعر در وصف ثریا

شعر سفر بخیر کدکنی

سفر به دور ترین شهر بی خبر بروی
بگو پرنده ی عاشق – بگو چه می شد  اگر؟
از این قفس بپری، لانه ی دگر بروی!
رها شوی چو نسیمِ سحر به کوه و کمر

شعر گذشته , شعر در مورد گذشته , شعر درباره گذشته , شعر در وصف گذشته

شعر سفر بخیر

گر چه هنگام سفر جاده ها جانکاه اند

روی نقشه همه ی فاصله ها کوتاه اند

شعر گذشت , شعر در مورد گذشت , شعر درباره گذشت , شعر در وصف گذشت

شعر زیبای سفر بخیر

آن یار سفر کرده‌ی ما از سفر آمد

خوش باش که دیگر همه دردت به سر آمد

شعر قلب , شعر در مورد قلب , شعر درباره قلب , شعر در وصف قلب

شعر در مورد سفر بخیر

با خویشتن و سفر
شادمانه باز می‌گردم،
با کوهها، طوفان و شن
که معبود من بودند
باز می‌گردم
با خویشتن،

سفر و آنچه معبود من بودند،
تنها به سوی تو

شعر یاد خدا , شعر در مورد یاد خدا , شعر درباره یاد خدا , شعر در وصف یاد خدا

معنی شعر سفر بخیر

از سفر

برای من یک میز کوچک،

کمی آغوش نرسیده و

مقداری بوسه ی نشکفته سوغات بیاور

و من از حالا تا روزی که برگردی

مدام می نویسمت؛

جوهر قلمم که تمام شد

وقتی مات نشستم و در پیچ و تاب اندامت غلت زدم!

برس

شعر یار , شعر در مورد یار , شعر درباره یار , شعر در وصف یار

معنی شعر سفر بخیرشفیعی کدکنی

سالها گذشت تا من فهمیدم ؛

آدمها احتیاج دارن سفر برن. احتیاج دارن از زندگی لذت ببرن

و لذت بردن برای آدمها متفاوت معنی میشه…

شعر وطن , شعر در مورد وطن , شعر درباره وطن , شعر در وصف وطن

متن شعر سفر بخیر

دلتـنگ توام جانا هردم که روم جـایی

با خود به سفر بردم یاد تو و تنـهایی

شعر باران , شعر در مورد باران , شعر درباره باران , شعر در وصف باران

متن شعر سفر بخیر شفیعی کدکنی

آه، تاکی ز سفر باز نیایی، بازآ
اشتیاق تو مرا سوخت کجایی، بازآ

شعر ورزش , شعر در مورد ورزش , شعر درباره ورزش , شعر در وصف ورزش

شعر در وصف سفر

من با تو چای نوشیده ام،

سفرها کرده ام،

از جنگل، از دریا،

از آغوش تو شـــعرها نوشته ام

شعر بچه , شعر در مورد بچه , شعر درباره بچه , شعر در وصف بچه

شعر در وصف سفر حج

سفرهای تنهایی همیشه بهترند

کنارِ یک غریبه می‌‌نشینی

قهوه ات را می‌‌خوری

سرت را به پشتی‌ صندلی

تکیه میدهی‌ تا وقت بگذرد

به مقصد که رسیدی

کیف و بارانی ات را بر میداری

به غریبه ی کنارت

سری تکان می‌‌دهی‌ و می‌‌روی

همین که زخمِ آخرین آغوش را

به تن‌ نمی‌کشی

همین که از دردِ خداحافظی

به خود نمی‌‌پیچی‌

همین که تلخی‌ یک بغض را

با خودت از شهری به شهری نمیبری

همین یعنی‌ سفرت سلامت…

شعر ماه فروردین , شعر در مورد ماه فروردین , شعر درباره ماه فروردین , شعر در وصف ماه فروردین

شعری در وصف سفر

سفر مگو که دل از خود سفر نخواهد کرد

اگر منم که دلم بی تو سر نخواهد کرد

 من و تو پنجره‌های قطار در سفریم

سفر مرا به تو نزدیکتر نخواهد کرد.

شعر کافه , شعر در مورد کافه , شعر درباره کافه , شعر در وصف کافه

شعر در وصف یار سفر کرده

تو رفته ای که بی من تنها سفر کنی
من مانده ام که بی تو شب ها سحر کنم

شعر چپ دست ها , شعر در مورد چپ دست ها , شعر درباره چپ دست ها , شعر در وصف چپ دست ها

شعری در وصف یار سفر کرده

تا دل هرزه گرد من رفت به چین زلف او

زان سفر دراز خود عزم وطن نمی‌کند

شعر حج , شعر در مورد حج , شعر درباره حج , شعر در وصف حج

شعر به وصف سفر

چمدانی که از سفر آوردم

کشتی غمگینی بود

که تنها می خواست

کنار تو آرام بگیرد.

شعر چاپلوسی , شعر در مورد چاپلوسی , شعر درباره چاپلوسی , شعر در وصف چاپلوسی

شعر نو در وصف سفر

در بادیهٔ عشق تو کردم سفری

تا بو که بیایم ز وصالت خبری

شعر جوانی , شعر در مورد جوانی , شعر درباره جوانی , شعر در وصف جوانی

شعری در مورد سفر

و آغاز سفر یادم نیست

و می اندیشم

کدامین دست مرا

چنین آغشتۀ عشق

در ایستگاهی پیاده کرده است

که ریل هایش

از زاویه خارج شده اند

و من

به آخر دنیا رسیده ام

بی آنکه سفر کرده باشم.

شعر بهشت , شعر در مورد بهشت , شعر درباره بهشت , شعر در وصف بهشت

شعری در مورد سفر رفتن

ماه ها تو سفر کردی و شب ماند و سیاهی

نه مرغ شب از ناله من خفت و نه ماهی

شعر چرخ گردون , شعر در مورد چرخ گردون , شعر درباره چرخ گردون , شعر در وصف چرخ گردون

شعری در مورد سفر معشوق

آستین خیس پیراهنم

طعم شور عشق می دهد

 گریه کجا بود!

یادت رفته سفر سه روزه ات را !؟

دلتنگی ات، جاده ها را چقدر بارانی کرد!؟

بعد گفتی:

مرد که گریه نمی کند!

گفتم:

گریه نیست عزیزکم

فقط چشم هایم به دور شدنت کمی آلرژی دارند!

حالا دور شدنت خیلی طولانی شده

می ترسم،

تمام جاده ها را آب ببرد!

شعر جدایی , شعر در مورد جدایی , شعر درباره جدایی , شعر در وصف جدایی

شعری در مورد سفر دوست

آدم ها می آیند

گاهی در زندگی ات می مانند 

گاهی در خاطره ات

آن ها که در زندگی ات می مانند

همسفر می شوند

آن ها که در خاطرت می مانند

کوله پشتیِ تمامِ تجربه آتی برای سفر 

گاهی تلخ

گاهی شیرین

گاهی با یادشان لبخند می زنی

گاهی یادشان لبخند از صورتت بر می دارد

اما تو لبخند بزن

به تلخ ترین خاطره هایت حتی

بگذار همسفر زندگی ات بداند

هرچه بود؛ هرچه گذشت

تو را محکم تر از همیشه و هر روز

برای کنار او قدم برداشتن ساخته است

شعر جاده , شعر در مورد جاده , شعر درباره جاده , شعر در وصف جاده

شعری در مورد سفره هفت سین

نازنینم
مسرور باش
دلتنگی هایت را
از جانت خواهم گرفت
موهایت را
در باد خواهم بافت
لباسی پر چین و شکن
تنت خواهم کرد
و همچون زمان کودکی
بر تاب خواهم نشاند
و تو را در باد
سفر خواهم داد
برایت
نغمه ساز خواهم کرد
تاب تاب عباسی…
تا شادی را
در چشمانت باز بیابم.

شعر چهره زیبا , شعر در مورد چهره زیبا , شعر درباره چهره زیبا , شعر در وصف چهره زیبا

شعری در مورد سفر کربلا

آتش و آدم

ترکیبی نامتجانس است

من از میان این آتش گر گرفته

در رویاها و عشق ها

غیر ممکن است سالم برگردم

بازگشت من

اندوه بار خواهد بود

کاش مثل نان بودم

چه زیبا بر می گردد

از سفر آتش!

شعر چای , شعر در مورد چای , شعر درباره چای , شعر در وصف چای

شعری در مورد سفر به کربلا

گفتارت فرش ایرانی‌ست

و چشمانت گنجشککان دمشقی

که می‌پرند از دیواری به دیواری

و دلم در سفر است چون کبوتری بر فراز آب‌های دستانت

 و خستگی در می‌کند در سایه‌ی دیوارها

شعر دختر , شعر در مورد دختر , شعر درباره دختر , شعر در وصف دختر

شعری در مورد سفر به مشهد

در انتهای هر سفر

در آیینه

دار و ندار خویش را مرور می کنم

این خاک تیره این زمین

پاپوش پای خسته ام

شعر استاد , شعر در مورد استاد , شعر درباره استاد , شعر در وصف استاد

شعری درباره سفر دوست

عشق نخستین گام به سوی خداست

و تسلیم آخرین گام ….

و این دو گام کل سفر است.

شعر باد , شعر در مورد باد , شعر درباره باد , شعر در وصف باد

شعری برای سفر کربلا

به کجا چنین شتابان؟

  گون از نسیم پرسید

دل من گرفته زینجا

   هوس سفر نداری زغبار این بیابان؟

همه آرزویم اما

  چه کنم که بسته پایم

  به کجا چنین شتابان؟

به هر آن کجا که باشد

  بجز این سرا، سرایم!

سفرت بخیر اما

  تو و دوستی خدا را

  چو ازین کویر وحشت

  به سلامتی گذشتی

  به شکوفه ها، به باران

  برسان سلام ما را

شعر یاد دوست , شعر در مورد یاد دوست , شعر درباره یاد دوست , شعر در وصف یاد دوست

شعری درباره سفر کربلا

برخیز که غیر از تو مرا دادرسی نیست

گویی همه خوابند ، کسی را به کسی نیست

آزادی و پرواز از آن خاک به این خاک

جز رنج سفر از قفسی تا قفسی نیست

شعر آرامش , شعر در مورد آرامش , شعر درباره آرامش , شعر در وصف آرامش

شعری در باره سفر به کربلا

عشق
راهی‌ست برای بازگشت به خانه
بعد از کار
بعد از جنگ
بعد از زندان
بعد از سفر
بعد از …
من فکر می‌کنم
فقط عشق می‌تواند
پایان رنج‌ها باشد
به همین خاطر
همیشه آوازهای عاشقانه می‌خوانم
من همان سربازم
که در وسط میدان جنگ
محبوبش را فراموش نکرده است

شعر آفتاب , شعر در مورد آفتاب , شعر درباره آفتاب , شعر در وصف آفتاب

شعری خداحافظی برای سفر کربلا

سفر این‌گونه آغاز می‌شود
روشن‌تر از این تماشا
تنها نوشتن است که مرگ را
پشت درِ اتاق و آینه مشغول شمردن کلمات خواهد کرد!

شعر آینه , شعر در مورد آینه , شعر درباره آینه , شعر در وصف آینه

شعری زیبا درباره سفر کربلا

کولی ها چمدان سفر ندارند.

کوچی ها سقفی بر سر ندارند.

پرستوها مرزها را نمی شناسند .

اما کولی ها و کوچی ها و پرستوها در سفر همراه دارند.

همراهان. بیشماران.

قاصدک ها تنها سفر می کنند.

من پای سفر ندارم. دلی هم ندارم تا قوی دارمش .

من باز هم به سفر می روم

شعر دروغ , شعر در مورد دروغ , شعر درباره دروغ , شعر در وصف دروغ

شعری درباره سفر به کربلا

پس از سفرهای بسیار و عبور
از فراز و فرود امواج این دریای طوفان‌خیز،
بر آنم که در کنار تو لنگر افکنم؛
بادبان برچینم؛
پارو وا نهم؛
سُکان رها کنم؛
به خلوت لنگرگاهت در آیم
و در کنارت پهلو گیرم
آغوشت را بازیابم.
استواری امن زمین را
زیر پای خویش.

شعر خبر خوش , شعر در مورد خبر خوش , شعر درباره خبر خوش , شعر در وصف خبر خوش

شعری درباره سفر حج

به آرامی آغاز به مردن می‌کنی
اگر سفر نکنی،
اگر کتابی نخوانی،
اگر به اصوات زندگی گوش ندهی،
اگر از خودت قدردانی نکنی

شعر یتیم نوازی , شعر در مورد یتیم نوازی , شعر درباره یتیم نوازی , شعر در وصف یتیم نوازی

شعری زیبا در مورد سفر حج

وقتی سفر
دوست داشتن تو باشد
رفتن هم آمدن است.

شعر حسود , شعر در مورد حسود , شعر درباره حسود , شعر در وصف حسود

شعری سفر

نخستین سفرم باز آمدن بود ازچشم اندازهای امید فرسای ماسه و خار،
بی آن که با نخستین قدم های نا آزموده نوپائی خویش
به راهی دور رفته باشم
نخستین سفرم
باز آمدن بود

شعر حرف و عمل , شعر در مورد حرف و عمل , شعر درباره حرف و عمل , شعر در وصف حرف و عمل

شعری سفر کردن

صدای آب می آید مگر در نهر تنهایی چه می شویند ؟

لباس لحظه ها پاک است

میان آفتاب هشتم دی ماه

طنین برف نخ های تماشا چکه های وقت

طراوت روی آجرهاست روی استخوان روز

چه میخواهیم ؟

بخار فصل گرد واژه های ماست

دهان گلخانه فکر است

سفرهایی ترا در کوچه هاشان خواب می بینند

ترا در قریه های دور مرغانی به هم تبریک می گویند

چرا مردم نمی دانند

که لادن اتفاقی نیست

نمی دانند در چشمان دم جنبانک امروز برق آبهای شط دیروزاست ؟

چرا مردم نمی دانند

که در گل های ناممکن هوا سرد است؟

شعر حماقت , شعر در مورد حماقت , شعر درباره حماقت , شعر در وصف حماقت

شعری سفر خوش

سفر این‌گونه آغاز می‌شود

روشن‌تر از این تماشا

تنها نوشتن است که مرگ را

پشت در اتاق و آینه مشغول شمردن کلمات خواهد کرد!

شعر خاطره , شعر در مورد خاطره , شعر درباره خاطره , شعر در وصف خاطره

شعری سفر تنهایی

بی تو هم می شود زندگی کرد
قدم زد،

چای خورد،

فیلم دید،

سفر رفت؛

فقط
بی تو 

نمی شود به خواب رفت

شعر خانواده , شعر در مورد خانواده , شعر درباره خانواده , شعر در وصف خانواده

شعری سفر بخیر

در بندر آبی چشمانت

باران رنگ های آهنگین دارد

خورشید و بادبان های خیره کننده

سفر خود را در بی نهایت تصویر می کنند.

شعر دنیا , شعر در مورد دنیا , شعر درباره دنیا , شعر در وصف دنیا

شعری در مورد سفر کردن

روز پاییزی میلاد تو در یادم هست

روز خاکستری سرد سفر یادت نیست

ناله ی نا خوش از شاخه جدا ماندن من

در شب آخر پرواز خطر یادت نیست

تلخی فاصله ها نیز به یادت ماندست

نیزه بر باد نشسته ست و سپر یادت نیست

شعر دیدار , شعر در مورد دیدار , شعر درباره دیدار , شعر در وصف دیدار

شعری سفر بخیر عزیزم

چشمانت آخرین قایق‌هایی است که عزم سفر دارند

آیا جایی هست؟

که من از پرسه زدن در ایستگا‌ه‌های جنون خسته‌ام

و به جایی نرسیدم

چشمانت آخرین فرصت‌های از دست رفته‌اند

با چه کسی خواهند گریخت

 و من… به گریز می‌اندیشم…

شعر دست , شعر در مورد دست , شعر درباره دست , شعر در وصف دست

شعری سفر بخیر کدکنی

سفر به سلامت
پرنده‌ی دخترانه، ترانه!
تنها تو می‌دانی
که هیچ پیش‌گویی از خوابگزارانِ مَحْرَمِ آسمان
گُمان نخواهد برد
که من از بازجُستِ بی‌سرانجامِ آن سفر کرده
روزی به عریان‌ترین رویاها خواهم رسید.

شعر بخت و اقبال , شعر در مورد بخت و اقبال , شعر درباره بخت و اقبال , شعر در وصف بخت و اقبال

شعری سفر بخیر

گاهی تو را به سفر می فرستد

گاه بهشت

گاه جهنم

و به روی خودش نمی آورد

خوشبختی های سیاه و سفیدی را

که از حافظه ی چسبناک آلبوم ها کنده ای

شعر دوست داشتن , شعر در مورد دوست داشتن , شعر درباره دوست داشتن , شعر در وصف دوست داشتن

شعری زیبای سفر بخیر

سفری بی آغاز

سفری بی پایان

سفری بی مقصد

سفری بی برگشت

سفری تا کابوس

سفری تا رویا

سفری تا بودا

شعر در مورد سفر